برادران و خواهران مسلمان: همه بدانيد که رمز تداوم بخشيدن به انقلاب اسلامي و گسترش آن به سراسر جهان، تنها و تنها، روحانيت اصيل، انقلابي، پرهيزکار و خدمتگزار ميباشد. با اجتماع در اطراف اين بزرگان و اطاعت از فرامين آنها، سند تضمين انقلاب اسلامي را امضا نماييد و از گروهگرايي به هر عنوان پرهيز کنيد.
محسن عزیز ما که خدایش با همنامش محشورش کند عنفوان کودکی خود را در دامن پر مهر مادر گرامیش با حضور در مسجد و جلسات روضه خوانی آغاز کرد و با حاضر شدن در مجلس آموزش قرآن پیرمردی پاکدل که صفای باطن خود را از همان اول با آموزش قرآن در دوران این طفل مستعد منتقل کرد ادامه داد
دیده اید که در جائی یک شهید چگونه اطرافیان خود را به مسیر آورده و از پیروان سرسخت امام نموده پس چقدر لذت دارد آن لحظه ای که از هر محلهای ، خیابانی، کوچهای شهیدی داشته باشیم ، ایرانمان گلستان میشود همه جا بوی عطر و دیارمان گلزار شهدا میشود.
وی در لبنان علاوه بر کارهای تبلیغی به کار نظامی نیز پرداخت بطوریکه تعریف می کردند در میان مردم منطقه محبوبیت زیادی داشت تا اینکه در تاریخ 18/5/64 در شب جمعه پس از خواندن دعای کمیل در ساعت 5/1 نیمه شب در جنگ به شهادت رسید.
پیکر پاک شهید در تاریخ 75/3/29 مصادف با عاشورای حسینی به میهن بازگشت و در گلزار شهدای تهران واقع در بهشت زهرا به خاک سپرده شد .
خاطره از همسر شهید:" مقام معظم رهبري، در آن زمان که خطبة عقد ما را خواندند فرمودند: «دورة تجرد، ديگر به پايان رسيده است و بايد فعاليت هاي داخلي و خارجي را تنظيم نمائيد.» همسرم ، هميشه عامل به اين رهنمود بود."
همه ميدانید که شهادت من و ما، مسألهای نیست که بتوان بر آن گریست؛ زیرا در مکتب ما شهادت یک سفر عاشقانه است که متعاقب آن سعادت و رستگاری است. آیا سعادت و رستگاری دوست عزیز شما، غم انگیز است یا فرحبخش و شادی آفرین؟!
او به پایگاه بسیج که محور عروج شهیدان و مالامال از خاطره و رنگ و بوی شهادت بود عشق می ورزید ، گویا احساس می کرد نیاز های روحی خود را در بسیج می تواند تأمین کند . و طلیعه تحقق تمامی آرمان هایش را در این محیط مشاهده می کرد به همین خاطر اکثر اوقات خود را در پایگاه می گذراند حتی برای درس خواندن و برنامه های فردی نیز بسیج را بهترین محیط تشخیص داده بود.
تنها چیزی که در دروس او وقفه ایجاد میکرد احساس مسئولیتی بود که برای تبلیغ در جبهه و روستاها در خود احساس میکرد. شهید صالح پرور در هر فرصت مناسبی که بدست میآورد به جبهه میرفت زیرا اعتقاد او کما اینکه خود بارها گفته بود براین بود که اگر تحصیل علم همراه با تبلیغ در جبهه نباشد باعث میشود که انسان بصورت یک عالم بی تعهد و بی مسئولیت درآید .