در یکی از نامه هایی که به دوست روحانی خود نوشته بود یادآور شده بود: حاج آقا، از شما میخواهم برایم دعا کنید. اول آنکه خدا گناهانم را بریزد و بعد شهادت را نصیبم کند و چشمم را به جمال نورانی حضرت مهدی عج منور کند. هر چند که لیاقت آن را ندارم.
همینکه رفتم آب و قرآن بیاورم برگشتم دیدم که نیست! گویا کبوتری بود و پر زد و رفت، گوییا که قبلا روح پاکش خبر و مژده شهادت را برایش آورده بود.
عالم مجاهد، روحانی شهید، حضرت حجت الاسلام والمسلین آقای حاج سیداحمد آقامیری زنجانی (ره)، در سلطانیه از توابع زنجان به سال ۱۳۱۵ در یک بیت روحانی و حامل علم و فضیلت چشم به جان آزمایش گشود.
حجت الاسلام «حاجی صادقی» گفت: حمله مقتدرانه جمهوری اسلامی به اسرائیل پیروزی بر تمام جبهه استکبار بود و در این نمایش اقتدار، مناطق نظامی را مورد هدف قرار دادیم و به مردم و مراکز اقتصادی حمله نکردیم.
مادرشان از همان بچگی فرزندانش را با نماز شب و مناجات انس داد. در جوانی هم هیچگاه درس و کار مخصوصا کار برای انقلاب و شهدا را رها نکرد. طلبه بود و عازم نجف شد روز و شب خود را با ذکر اهل بین و شهدا و کار ها و کمک های خالصانه به مردم و طلبه ها می گذراند تا اینکه به آرزوی دیرینه خود، دیدار کوی یار رسید.
لازم به یادآوری است تعداد شهدا بیش از دویست هزار نفر می باشد که به همین علت ممکن است تا رسیدن به نتیجه نهایی قدری زمان و فرصت نیاز باشد که در این رابطه از مخاطبان عزیز تقاضای صبر داریم.
اهالی روستای ولایتمدار وشنوه حضور فعال در عرصه های مختلف داشته اند و برای حفظ اسلام و قرآن و اهتزاز پرچم کشور عزیزمان ایران تاکنون بیش از ۳۰ شهید تقدیم اسلام و انقلاب اسلامی نموده اند.
در مدتی که در حوزه بود با دقت و تمرکز خاصی پای درس اساتید حاضر می شد به طوری که تحسین همه طلبه ها را در بر داشت دروس مقدماتی را به اتمام رساند. وی گرم درس و بحث بود که تجاوز دشمن آرامشش را بر هم زد.
با اين همه گناه، از خود باريتعالي طلب عفو مينماييم و آنگاه از بندگان او، خصوصاً از خانواده گرامي خود كه عمري باعث زحمت و اذيت آنها بودم. اميدوارم شما از صميم قلب مرا عفو نماييد. همچنين تمامي دوستان و اقوامي كه به طريقي موجب آزارشان شدم، و از همسايگان محترم طلب بخشش مينمايم.