در دوران پرافتخار و غرورآفرین دفاع مقدس بیش از ۹۶ هزار مرتبه روحانیون به جبهه های نبرد حق علیه باطل اعزام شده و در دو عرصه تبلیغ و رزم با عمل به رسالت خود، هزاران شهید، آزاده و جانباز تقدیم اسلام و انقلاب کرد.
بعد از اتمام دوره دبستان و پا گذاشتن به دوره راهنمائی متوجه علوم دینی و حوزه علمیه گشت و باوجود خواندن درس در مدرسه به فراگیری علوم دینی پرداخت. وی در مدت کوتاهی آثار نبوغ و علم در چهرهاش نمایان شد و زبانزد همگان و خاص و عام شد.
درس طلبگی را خیلی علاقه داشتند و به حوزه علمیه رفته بودند و پای درس حجه الاسلام و المسلمین آقای مجتهدی تهرانی میرفتند و میخواستند روحانی شوند و شغل روحانیت را خیلی دوست داشتند.
دل شهید وسیع وبی انتهاست. هرگاه رود به اقیانوس متصل شود دیگر رود نیست، اقیانوس است. دل شهید است که به معدن عظمت الهی متصل است و معدن عظمت هم که … بی انتهاست.
هر جا امیر بود همه را به دور هم جمع میکرد، خواه تهران، خواه در جبهه. امیر در جبهه فقط یک سردار امدادگر یا رزمنده نبود، او باب وحدت بود، او علم تقوا بود، او کسی بود که لحظهای بیکار نمینشست. دائم به فکر جنبش و تلاش در راه چرخاندن چرخ انقلاب بود در خانه و خانواده.
زیباترین فصل این فرهنگ، خالقان این حماسه عظیم اند که با صلابت اراده و نور ایمان، رهنورد راه مقدسی شدند که پاداش آن، جاودانگی و بقا بود.
در همان اوان كودكي علاقه خود را به خاندان ائمه اطهار (ع) به نوعي ابراز ميكرد و علاقه زيادي به مراسم روضهخواني داشت.
او كه يك روحاني و طلبه مبارز بود در جنگ مسئوليت تبليغات را به عهده گرفت و مبلغ شد.
طلبه شهید سید ابوالقاسم ارشادی همواره در کنار یادگیری دروس، شخصی بزرگوار، خوش اخلاق و خندان بودند به طوریکه در محضر استاد آیت الله حسن زاده به خواست آن بزرگوار به بیان لطیفه برای شادی می پرداختند.