روحانی شهید حسین عرفانی

نمی دانم حسین چه موقع به درس می رسید!

توسط حضرت امام (ره) ملبس به لباس روحانیت شد. از آن پس در پوست خود نمی گنجید و بسیار شاد بود. پانزدهم دیماه 1365 به همراه یازده نفر از دوستانش راهی جبهه های حق علیه باطل شد تا رزم و درس را درهم آمیزد

روحانی شهید حسین عرفانی

فرزند احمد در تاریخ نوزدهم خرداد ماه ۱۳۴۵ مصادف با اربعین حسینی در شمیران دیده به جهان گشود. دوران ابتدایی خود را از سال ۱۳۵۱ تا ۱۳۵۶ در مدرسه اسلامی قائمیه گذراند و تحصیلات مقطع راهنمایی را در مدرسه راهنمایی مهدیه تجریش طی نمود. در دوران تحصیل در انجمن اسلامی مدرسه بسیار فعال بود. دوران تحصیلات دبیرستان نیز با فعالیت در بسیج گذشت و موفق به کس مدرک دیپلم شد. سپس جهت تحصیل علوم دینی وارد حوزه علمیه « قائم چیذر» شد و با رشدی چشمگیر مدارج ترقی را یکی پس از دیگری پیمود و موفق به دریافت مدرک سطح یک شد .
پس ازمدتی توسط حضرت امام (ره) ملبس به لباس روحانیت شد. از آن پس در پوست خود نمی گنجید و بسیار شاد بود. پانزدهم دیماه ۱۳۶۵ به همراه یازده نفر از دوستانش راهی جبهه های حق علیه باطل شد تا رزم و درس را درهم آمیزد.در آنجا به عضویت گردان « انصار الحسین » و گروهان« هجرت» درآمده با کیف پر از کتاب به مناطق جنگی رفته بود تا در کنار رزم ، تحصیل علوم دینی را فراموش نکند.
سرانجام این مجاهد دلاور در تاریخ بیست و یک دیماه ۱۳۶۵ در عملیات کربلای ۵ بر اثر اصابت تیر به ناحیه پا و کمی بعد ترکشی که به کوله پر از موشک آرپی جی او برخورد کرد جان به جان آفرین تسلیم کرد و شهید شد. پیکر پاک آن مجاهد و طلبه مبارز جاویدالاثر ماند و به آغوش خانواده برگشت. شش ماه پس از شهادت فقط ساک پر از کتاب او پیدا شد.و سپس پیکر مطهرش در گلزار شهدای امامزاده علی اکبر چیذر در کنار دیگر همرزمانش به خاک سپرده شد .

فرازی از وصیت نامه شهید حسین عرفانی

ای خدا نجاتم بده که من خود بدون یاد تو و بدون راه تو و دین تو گمراه میشوم .خدایا گناهانم را از لطف و کرامتت ببخش که امید من تنها به رحمت توست .خدایا از من مپرس که چه آورده ای که روسیاهم و امید به اعمالم ندارم .ای خدا اعمالم را در پیش انبیاء و ائمه و صالحان و شهیدان رو مکن که سخت شرمسارم که شرمساری من پیش تو مرا بس است.

*****
خاطره روحانی شهید حسین عرفانی
به نقل از همرزمانش شهید
طبق گفته همرزمانش در کربلای ۵ تیر به پایش اصابت کرد خون از پاچه پایش می ریخت . به او گفتم حسین بمان پیش ما تا تورا به پشت انتقال بدیم گفت من راه خودم را انتخاب کردم و به پیشروی ادامه داد آرپی چی زن بود و تانک های دشمن را شکار می کرد . سرانجام با گلوله تانک به شهادت می رسد.

به نقل از پدر شهید
مدیر مدرسه حسین پس از شهادت او به منزلمان آمد می گفت: نمی دانم حسین چه موقع به درس می رسید چون بعد از ساعت تعطیل شدن مدرسه به امور انجمن اسلامی (زنگ زدن کلاس ها، دفتر، سیم کشی و احتمالا امور دیگر) می پرداخت و همیشه هم نمره هایش بالا تر از همه بود و حسین در بین شهیدان دبیرستان سیدالشهدای مدرسه ما بود دوران دبیرستان وی بدین گونه گذشت و با مشورت با اولیائش بعد از فارغ التحصیلی در حوزه علمیه (قائم چیذر) شروع کرد ، دوران تحصیل در حوزه را پس از رشد چشمگیر و معجزه آسا طی نموده و به گفته خودش در بیست و چهار ساعت هجده ساعت مشغول تحصیل بود و پس از مدتی کوتاه توسط یکی از روحانیون در قم به دست مبارک امام خمینی (ره) ملبس به لباس مقدس روحانیت گردید . که پس از ملبس شدن گویی حسین دیگر روی زمین راه نمی رفت و در آسمان ها پرواز می کرد و حسین ، حسین دیگری بود.

آلبوم  تصاویر  طلبه شهید حسین عرفاتی