شهید حاج غلامرضا صالحی
پائیز سال ۱۳۳۷ نجفآباد اصفهان شاهد تولد کودکی به نام غلامرضا بود، دوران کودکی او در نجفآباد اصفهان، میان مزارع سرسبز اربابان محلی گذشت. علاقه به فراگیری علوم دینی و قرائت کلام الله مجید، باعث شد، غلامرضا ضمن تحصیل، در جلسات شبانه مسجد شرکت کند، با اتمام دوره راهنمایی و اوجگیری مبارزات انقلابی در صف مبارزان روحالله (ره) قرار گرفت؛ و دوره دبیرستان را با موفقیت به پایان رساند، وی در همین زمان به حوزه علمیه نجفآباد رفت و در محضر اساتید گرانقدری چون حجهالاسلام نادی و آیتالله یزدی به مدت دو سال کسب فیض نمود، مطالعات گسترده صالحی در این دوران و هوش سرشارش از او جوانی دانا و قدرتمند ساخت، سپس عازم خدمت سربازی شد، اما پس از چند ماه از آنجا گریخت، و به موج خروشان تظاهرکنندگان در نجفآباد پیوست، پس از پیروزی انقلاب اسلامی جهت ادامه خدمت سربازی به پادگان رفت و ایام خدمت را در کمیته انقلاب اسلامی اهواز، به پایان رساند، با بازگشت به زادگاهش به عضویت کمیته انقلاب اسلامی نجفآباد در آمد. سپس به تهران مهاجرت کرد و همراه شهید حجت الاسلام محمد منتظری به مبارزه با گروهکهای لیبرال پرداخت، حضور در روزنامه «پیام شهید» به عنوان مسئول انتخاب تیتر، آموزش نظامی در لبنان و همچنین سفر به کشورهای لیبی و الجزایر، به همراه شهید منتظری او را آماده مبارزه فکری و نظامی با دشمن بعثی نمود. صالحی با آغاز جنگ تحمیلی به نهاد مقدس سپاه پیوست و همراه یک گروه صد نفری که خود فرماندهی آنان را بر عهده داشت عازم جبهههای حق علیه باطل شد و در منطقه سرپلذهاب حماسه آفرید، وی در عملیاتهای بسیاری شرکت کرد و چندین مرتبه مورد اصابت گلولههای رژیم بعثی قرار گرفت. اما حتی گازهای شیمیایی نیز غلامرضا را از تصمیم خود که دفاع از دین و آئین کشورش بود، منصرف نساخت
او در طول سالهای حضورش مسئولیتهای بیشماری را بر عهده گرفت، از جمله: قائم مقام سپاه پاسداران نجفآباد؛ فرمانده تیپ دوم لشگر نجفآباد و فرمانده تیپ دوم لشگر نجف اشرف، و قائم مقام لشگر ۲۷ محمدرسولالله (ص) . سرانجام مروارید سپید عشق حسین (ع) در دستان غلامرضا جای گرفت، و نوید وصالی شیرین را برایش به ارمغان آورد، بیست و دوم تیرماه سال ۱۳۶۷ تنگه ابوغریب حکایت از هجران سرخ آدم به سرزمین سبز ملائک بود، صالحی در آخرین دقایق عمر خویش، در سن سی سالگی گردان عمار را به جلو هدایت کرد، اما ناگهان اصابت ترکش گلوله توپ او را به زمین انداخت و سرباز مخلص صاحبالزمان (عج) به اوج پرکشید، پیکر پاک او را در نجفآباد به خاک سپردند، و از او سه فرزند به یادگار ماند.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0