بررسی عوامل تضعيف فرهنگ شهادت طلبی
آنچه در تبيين عوامل تقويت فرهنگ شهادت طلبي گذشت، فقدان يا تضعيف آنها، ميتواند به عنوان عوامل تضعيف فرهنگ شهادت طلبي تلقي شود. و اگر بخواهيم آنها را از هم تفكيك كنيم به دو دسته تقسيم ميشوند:
- عوامل دروني؛
- عوامل بيروني.
- عوامل دروني، كه غالباً به ضعف ايمان و بينش افراد در توحيد عملي آنها برميگردد:
۱ ـ ۱٫ ترس، در شرايط ضعف ايمان، يكي از شيوههاي نفوذ شيطان در انسان، القاء ترس و تقويت آن در ابعاد مختلف است، آيه ذيل دال بر اين مطلب است:
«إِنَّما ذلِكُمُ الشَّيْطانُ يُخَوِّفُ أَوْلِياءَهُ فَلا تَخافُوهُمْ وَ خافُونِ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ» (آل عمران / ۱۷۵)
ترجمه: فقط شيطان است كه پيروان خود را ميترساند، از آنها نترسيد و از من بترسيد اگر ايمان داريد.
نشاني اين ترس اين است كه غالباً در جايي به انسان القاء ميشود كه مكلف به انجام يك تكليف اجتماعي (نظير امر به معروف و نهي از منكر، جهاد و پيكار در راه خدا)، است كه احتمالاً و گاهي قطعاً ضرري، متوجه او شده و آسايش و راحتي او را به خطر مياندازد. ۲ ـ ۱٫ دنياگرايي (با تمام مظاهر آن)، يكي ديگر از موانع ايجاد و رشد فرهنگ شهادت در جامعه اسلامي است كه اين هم به ضعف ايمان و باور آنان نسبت به سراي آخرت و روز حسابرسي بر ميگردد:
امير المؤمنين علي ـ عليه السّلام ـ در تشييع جنازهاي شركت كرده بود. صداي خنده مردي را شنيد، فرمود: «كانّ الموت فيها علي غيرنا كُتب، و كأنّ الحق فيها علي غيرنا وَجَبَ، و كانّ الذي نري من الاموات سَفَرٌ عما قليلٍ الينا راجعون! نبوّئِهُم، اجداثهم، و نَأكل تُراثَهُمْ، كانّا مخلِّدون بَعدَهم إثم قد نسينا كلّ واعظٍ و واعظه، و رُمينا بكلِّ فادحٍ و جائِحَه»[۱۱]. ترجمه: «گويي مرگ در دنيا، بر غير ما نوشته شده، و گويي حق بر غير ما واجب گشته، گويي اين مردگاني را كه ميبينيم، مسافراني هستند كه بزودي بسوي ما باز ميگردند، آنها را در قبرشان ميگذاريم و ميراث آنها را ميخوريم، گويي بعد از آنها جاودانيم، ما هر واعظ و اندرز دهندهاي را فراموش كردهايم و هدف مصائب سنگين و آفاتي كه هر اصل و فرع را نابود ميكند قرار گرفتهايم». بنابراين يكي از عوامل بازدارنده حركت سريع دنياگرايي، ياد مرگ و احوال قبر و برزخ و قيامت است و وقتي اين يادآوري با معرفت و بينش همراه شد، دلبستگيها كم و تمايل و گرايش به مسائل معنوي و اخروي از جمله پيكار در راه خدا و شهادت در آن راه بيشتر ميشود.
۳ ـ ۱٫ ضعف روحيه غيرت ديني نيز از عوامل تضعيف روند توسعه فرهنگ شهادت است. خداوند در قرآن كريم در خصوص منافقان ميفرمايد: «وَ قِيلَ لَهُمْ تَعالَوْا قاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَوِ ادْفَعُوا قالُوا لَوْ نَعْلَمُ قِتالاً لاَتَّبَعْناكُمْ هُمْ لِلْكُفْرِ يَوْمَئِذٍ أَقْرَبُ مِنْهُمْ لِلْإِيمانِ يَقُولُونَ بِأَفْواهِهِمْ ما لَيْسَ فِي قُلُوبِهِمْ وَ اللَّهُ أَعْلَمُ بِما يَكْتُمُونَ» (آل عمران / ۱۶۷).
به آنها گفته شد بياييد در راه خدا نبرد كنيد يا حداقل از حريم خود دفاع كنيد، آنها گفتند، اگر ميدانستيم جنگي روي خواهد از شما پيروي ميكرديم (امّا ميدانيم جنگي نميشود) آنها در آن هنگام به كفر نزديكتر بودند تا به ايمان، به زبان خود چيزي ميگويند كه در دلهايشان نيست و خداوند به آنچه كتمان ميكنند آگاهتر است».از اين آيه بر ميآيد كه اگر اينها غيرت ديني داشتند از دين الهي دفاع ميكردند و اگر غيرت ناموسي داشتند حداقل از خود و از ناموس خود دفاع ميكردند.
- عوامل بيروني مؤثر در تضعيف توسعه فرهنگ شهادت كه آنان نيز با ضعف ايمان و اعتقاد و معرفت افراد جامعه اسلامي در اين رابطه تأثيرگذار هستند:
- تضعيف اعتقادات و باورهاي ديني مردم از طريق تحريف حقايق و معارف و شبهه افكني و القاء اين مطلب كه دين در اداره زندگي بشر ناتوان و ناقص است.
- ترويج فساد و بيبند و باري و آزادي ارتباطات نامشروع، از طريق فيلمها، مطبوعات و… .
- توليد و توزيع و گسترش مصرف مواد مخدر و مسكرات، كه هر كدام از موارد ذكر شده در تضعيف روحيه ديني و غيرتزدايي كافي هستند. بنابراين با توجه به موارد ذكر شده (عوامل تقويت و تضعيف فرهنگ شهادت) براي توسعه اين فرهنگ مقدس لازم است كه مسئولان تعليم و تربيت، روحانيت و تمام افرادي كه در فرهنگ مردم تأثيرگذار هستند، تلاش خود را متمركز بر ارائه معارف قرآني در همه جوانب و تبيين مناقب و جوانب مختلف زندگي معصومين ـ عليهم السّلام ـ نمايند تا در سايه معرفت به اين دو سفارش گرانبهاي پيامبر اسلام ـ صلّي الله عليه و آله ـ ، راه را از چاه باز شناخته و غيرت ديني و روحيه دفاع از ارزشها در آن تقويت شود.
منابع:
[۱] . انصاريان، حسين؛ يار عاشقان (تفسير صحيفه سجاديه) ج۷ ، سازمان تبليغات اسلامي، ۱۳۷۳٫
[۲] . سوره طه، آيات ۷۰ تا ۷۳٫
[۳] . آل عمران، ۱۴۶٫
[۴] . شيخ صدوق، معاني الاخبار، تهران: مكتبه الصدوق، ص ۲۸۹ به نقل از مجله معرفت، شماره ۵۹، مرداد ۱۳۸۱، ص ۵۳٫
[۵] . برگرفته از استاد شهيد مطهري، جاذبه و دافعه علي ـ عليه السّلام ـ، قم، دفتر انتشارات اسلامي (جامعه مدرسين) بيتا، ص ۴۵٫
[۶] . محمد تقي مجلسي، بحار الانوار، ج ۲۷، روايت ۵۸، باب ۴، نرم افزار علوم اسلامي.
[۷] . محمد تقي مجلسي، بحار الانوار، ج ۷۴، روايت ۱۸۶، روايت ۳، باب ۱۳، نرم افزار علوم اسلامي.
[۸] . شهيد مطهري، جاذبه و دافعه (همان)، به نقل از بحار الانوار، ج ۲۱٫
[۹] . جواد سليماني، مقاله: نگاهي به ويژگيهاي اصحاب سيد الشهداء ـ عليه السّلام ـ به نقل از تاريخ طبري، ج ۵، ص ۴۳۵، مجله معرفت، شماره ۵۹، مردادماه ۱۳۸۱٫
[۱۰] . استاد شهيد مرتضي مطهري، قيام و انقلاب مهدي به ضميمه شهيد، با اندكي تصرف، قم، صدرا، چ ۵، رجب ۱۳۹۸٫
[۱۱] . المعجم الفهرس الفاظ نهج البلاغه، سيد كاظم محمدي و محمد دشتي، به ضميمه نهج البلاغه، ترجمه آقايان امامي و آشتياني، حكمت ۱۲۲، صفحه ۱۹۹، قم، انتشارات امام علي ـ عليه السّلام ـ ، چ دوم، آبان ۱۳۶۹
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0