در دفتر خاطرات ما بنویسید:

ما هرچه داریم از شهدا داریم

زیباترین فصل این فرهنگ، خالقان این حماسه عظیم اند که با صلابت اراده و نور ایمان، رهنورد راه مقدسی شدند که پاداش آن، جاودانگی و بقا بود.

.: مروری بر زندگی شهید علی یزدیان

شهيد علي يزديان فرزند اصغر، در تهران و در دهم آذر ماه سال هزار و سيصد و چهل و دو چشم به جهان گشود. او دوران کودکي خود را در شهر تهران گذراند و وارد مدرسه شد و تحصيل را تا مقطع دبيرستان ادامه داد. در رشته تجربي ديپلم خود را گرفت و در مسجد به بچه هاي کوچکتر از خودش درس مي داد. خودش درس روحانیت می خواند. سپس از پادگان مالک اشتر سپاه، واقع در خيابان خاوران به جبهه اعزام شدند که حدود ۶ سال در جبهه حضور داشتند. در اين مدت به عنوان آرپيجي زن در جبهه مشغول بودند که يکباره هم مجروح شدند اين شهيد بزرگوار در جزيره مجنون، در عمليات بدر، در مورخه دهم بهمن ماه سال هزار و سيصد و شصت و سه، به شهادت رسيدند و ايشان را در بهشت زهرا قطعه ۵۰ به خاک سپردند.

 

.: فرازی از نامه ها و وصیت نامه ی شهید علی یزدیان

به نام خدا و با درود و سلام بر امامت امت ملت شهيد پرور ايران

وصيت خود را با حديثي از پيامبر اکرم شروع مي کنم. اشرف الموت قتل الشهاده، بهترين مرگها شهادت در راه خدا مي باشد و من نيز همانطور که پيامبر اکرم فرموده است شهادت در راه خدا را انتخاب کردم و مي دانم که شهادت مخصوص اولياء و پيغمبران خدا مي باشد و مانند کادوئي مي باشد که خداوند فقط به بندگان خاص خود تقديم مي کند. هرچند که وقتي که من به خود نگاه مي کنم خود را موجودي گنهکار و بيچاره حس ميکنم ولي با اينحال اميدوارم که اين هديه را به من هم بدهند تا روز قيامت در مقابل پروردگار عالم خجل و سرافکنده نباشم زيرا من بنده بيچاره اي هستم و کاري که خدا را خشنود کند انجام ندادم و اميدوارم پروردگار اين بدن ناقابل و پر از گناه مرا که ساخته دست خودش مي باشد از من قبول کند و همچنين با اين کارم جلو پيغمبر اسلام و آقا امام حسين عليه السلام که خدا محبتش را در دلم انداخته است خجل نباشم و در آنجا در جوار پيامبر گرامي(ص) و ائمه اطهار باشم و به نداي هل من ناصر ينصرني امام حسين عليه السلام پاسخ گفته باشم و توانسته باشم با اين کارم زينت براي ائمه و افتخار براي آنان باشم. در همين جا از خدا مي خواهم عاقبت کار مرا شهادت در راه خودش قرار بدهد و مرا با عشق حسين عليه السلام و ائمه اطهار(ع) از اين جهان ببرد. ضمناً از کليه دوستانم و بسيجيان حقيرانه و ملتمسانه تقاضا مي کنم که اگر از من بدي و ناراحتي ديده اند و همچنين اگر پشت سر آن ها حرفي زده ام مرا به بزرگواري خودشان ببخشند و کاري کنند که رضايت پروردگار عالم را جلب کنند و با معصيت پا بر روي خون شهدا نگذارند و گناه نکنند که قيامت مسئول خواهند بود.

همواره مشغول خدمت به اسلام و مسلمين باشند و دعا زياد بخوانند و به ائمه اطهار عشق بورزند و با آنها پيوند ولايت ببندند. ضمناً از پدر و مادر عزيزم تقاضا ميکنم که در برابر اين مصيبت بردبار و صبور باشند و خوشحال باشند که چنين فرزندي در راه خدا داده اند و همواره شکرگذار پروردگار عالم باشند و اگر از من که تا بحال به شما خدمتي نکردم بدي ديديد و شما را اذيت کردم مرا ببخشيد و اميدوارم که در آن جهان تلافي کنم و همه وسايلم را به خودتان واگذار مي کنم تا هرطور که خواستيد با آن ها معامله کنيد و همواره پشتيبان انقلاب و امام باشيد و بد نگوئيد. از همه طلاب تقاضا ميکنم که خوب درس بخوانند و مواظب باشند عوامل منحرف در ميان آنها رخنه نکنند و از همه استادان عزيزم تشکر ميکنم. در خاتمه به همه خواهران و برادرانم سلام مي رسانم و از آن ها مي خواهم که مرا ببخشند و خود را آماده براي جهان ديگر کنند تا در قيامت آبرو داشته باشند. اين وصيت را در يک روز قبل از عمليات نوشتم به اميد پيروزي اسلام بر کفر جهاني.

حقير گنهکار علي يزديان

۶۳٫۱۲٫۱۹