زندگینامه شهید بزرگوار حجه الاسلام والمسلمین محمد مقدسیان

دست از ولایت فقیه برندارید

در اوان دوران تحصیل در حوزه، با شیهد نواب صفوی و ایده‌های فدائیان اسلام آشنا و مبارزات سیاسی خود را آغاز و از سن ۱۵ سالگی پرونده مبارزاتی و سیاسی وی در شهربانی و ساواک باز گردید و اول بار به عنوان توزیع کننده روزنامه شاهد ارگان فدائیان اسلام در منزل آیت الله کاشانی سابقه سوء از نظر رژیم شاه پیدا نمود.

تولد

شهید مقدسیان درسی ام خرداد ماه ۱۳۱۴ شمسی، در ناحیه ۷ تهران، در منزل یک روحانی قدم به این عالم گذاشت. پدرش مرحوم حجه الاسلام حاج شیخ حیدر مقدسیان از روحانیون متدین تهران که همچون شهرتش از تقدس خاصی بهره مند بود که بین علمای زمان خود به مقدس بودن شهرت نام داشت.
تحصیلات: شهید مقدسیان، شرعیات و قرآن خود را نزد پدر آموخت و به همراه تحصیلات ابتدایی به مدرسه لرزاده نزد مرحوم حجه الاسلام و المسلمین برهان دروس حوزوی خود را آغاز نمود و تحصیلات حوزوی را تا پایان کفایتین پیش بردند. در دانشکده معقول و منقول شرکت نمودند لکن با نارضایتی پدر ترک نمود.

تالیفات

تالیفات شهید مقدسیان هیچکدام به مرحله چاپ نرسید. عمر کوتاه او نگذاشت تا مکتوبات خود را تکمیل نماید. اما آنچه که نیمه کاره باقی ماند عبارت بود از:
۱-(قرآن) که تا جزء ۳ با خط خود نوشته اند.
۲- (حکمرانان عرصه هستی) که در مورد زندگی معصومین علیهم صلوات الله است.
۳- (قرآن و فرمانروایان جهان) راجع به زندگی انبیاء علیهم السلام
۴- (دست نوشته های منبر) راجع به منبرهای مختلف

سیاسی

در اوان دوران تحصیل در حوزه، با شیهد نواب صفوی و ایده‌های فدائیان اسلام آشنا و مبارزات سیاسی خود را آغاز و از سن ۱۵ سالگی پرونده مبارزاتی و سیاسی وی در شهربانی و ساواک باز گردید و اول بار به عنوان توزیع کننده روزنامه شاهد ارگان فدائیان اسلام در منزل آیت الله کاشانی سابقه سوء از نظر رژیم شاه پیدا نمود. بعد از شهادت نواب صفوی، در مبارزات امام خمینی (ره) با رژیم شاه همچنان در خط مقدم مبارزه حضور داشت، با سخنرانی های خود همیشه تحت تعقیب رژیم، یا فراری، یا در زندان، یا ممنوع المنبر و و ممنوع الخروج بود.
اسناد ساواک گویای این موارد هست. با ارتباطی که با نیروهای مبارز قبل از انقلاب اعم از روحانیون یا جمعیت موتلفه در جلسات آن ها شرکت مینمود که و یا حتی این جلسات در منزل شهید برگزار میشد. در ابتدای سال ۱۳۴۳ دستگیر و به زندان قزل قلعه برده شد. پس از آنکه از زندان آزاد شد باز هم در سخنرانی ها رژیم شاه را مورد هدف خود قرار داد و بر این اساس مرتب به شهربانی و ساواک احضار و بالاخره با عنوان اقدام برضد امنیت داخلی کشور دوباره به زندان افتاد. در سال ۱۳۴۴ ممنوع المنبر گردید و ساواک در سال ۱۳۴۵ خروج این شهید بزرگوار را به مصلحت کشور ندانست و از خروج وی به قصد زیارت بیت الله الحرام ممانعت به عمل آورد. در سال ۱۳۴۶ با چند تن از وعاظ تصمیم گرفتند که در ماه رمضان حملات خود را علیه دولت تشدید نمایند که در همان سال دستگیر شدند. این مبارزات در شهرهای مختلف ایران از جمله اهواز که برای سخنرانی تشریف میبردند ادامه داشت و آنی رژیم شاه را از خود آسوده نمی‌گذاشت. در سال ۱۳۵۲ به علت دعا برای پیروزی اعراب و شکست اسرائیل ممنوع الخروج گردید. در نهایت در سال ۱۳۵۶ در جریان حرکت انقلابی مردم در دفاع از امام و اعتراض به مطلب روزنامه اطلاعات دستگیر و به زندان رفت و در بازگشائی زندان ها از زندان آزاد گردید. در انقلاب با ادامه حرکت خود در تحصن وعاظ در دانشگاه تهران شرکت فعال داشت و در بعد از انقلاب در پیشبرد اهداف حضرت امام (ره) با جامعه روحانیت مبارز تهران و جامعه وعاظ همکاری تنگاتنگ داشت و در صحنه تبلیغ و منبر در تائید و تبیین آنی آرام ننشست و این حرکت پایانی نتیجه بخش برای این شهد سعید داشت، که جهت حضور در جبهه های حق علیه باطل به همراه شهید محلاتی و دیگر مبلغین، در تاریخ ۱/۱۲/۱۳۶۴ و در سن ۵۰ سالگی، در آسمان خونبار جنوب با ملائکه همنوا گشت و به ملکوت اعلی شتافت.

خلاصه‌ای از وصیت نامه شهید
– تقوی پیشه کنید
– عمل به فرامین خدا و اجتناب از معاصی نمائید
– توسل به اهل بیت عصمت و طهارت و پیوند و ارتباط دائمی با حضرت مهدی (عج) داشته باشید.
– دست از ولایت فقیه برندارید
– توصیه به دوستی و محبت به یکدیگر و خدمت به خلق خدا مینمایم
– از خداوند تقاضای عنایت و عفو و حشر با حضرت حسین (ع) را دارم
– امید است ولای اهل بیت (علیهم اسلام) موجب قبول تقاضای این عبد عاصی بشود.

 

.: روحش شاد و یادش گرامی و راهش مستدام باد

والسلام